امروزه جهت استفاده های درمانی و برطرف کردن کوفتگی بدن بعد از ورزش، حمام سونا را به ورزشکاران پیشنهاد می کنند. بیشترین تاًثیر سونا در اشخاص سالم هنگامی است که فرد عضلات و اندام های خود را در ورزش یا مسابقهای سنگین به کار گرفته و تا حد زیادی خسته کرده باشد. نتایج مفید سونا پس از این قبیل فعالیت های شدید جسمی و در رفع انقباض و سفتی عضلات بسیار چشمگیر است، زیرا باعث دفع اسید لاکتیک و دیگر مواد زاید از بافت های بدن می شود و خستگی و کوفتگی عضلانی را به سرعت از بین می برد و باعث مصونیت از سرما خوردگی می شود. در واقع مراحل مختلف سونا (گرمای زیاد و سرد کردن ناگهانی) باعث بروز حالتی مانند جزر و مد و جریان خون در تمام بدن می شود که نتیجه مستقیم این فعل و انفعال، تحریک اعصاب و غدد است و انقباض به وجود آمده خود نوعی ورزش عمومی برای اندام های داخلی بدن محسوب می شود. به طور کلی سه نوع سونا وجود دارد :
1 - سونای خشک
2 - سونای بخار
3 - سونای یک نفره
ورزشکارن رشته های مختلف ورزشی بهتر است هفتهای یک بار از سونا استفاده کنند، با در نظر گرفتن این نکته که یک ساعت و نیم پس از تمرین مجاز به استفاده از سونا هستند و هر جلسه می توانند سه نوبت داخل سونا شوند. حداکثر استفاه از سونا 15 دقیقه است و 4-3 دقیقه نخست در پله اول و سپس می توانند به پله های بالاتر بروند. ضروری است پس از سونا با خوردن مایعات فراوان آب از دست رفته را جبران کنند.
فصل ششم نیز در مورد شستشو با آب سرد است و توصیه می کند،کسانی از شستشوی آب سرد استفاده کنند که از نظر بدنی آماده باشند و بچه ها را باید از این کار منع کرد چون توان بالایی برای انجام این کار ندارند. «بر همه کسانی که به حمام می روند لازم است به تدریج داخل گرمابه شوند و در گرمخانه آن چندان بمانند تا مواد دفعی بگدازند و بدن آسایش یابد. استحمام خستگی را از بین می برد. گاهی بعد از شستشو با آب گرم، تن را با آب سرد آشنا می کنند تا پوست نیرو یابد و گرمای غریزی متوقف شود و خارج نگردد. گاهی ورزشکاران بعد از انجام ورزش این کار را انجام می دهند.» چیزی که امروزه فرد بعد از خروج از گرمخانه (سونا) بلافاصله زیر دوش آب ولرم می رود تا عرق از تن زدوده شود، سپس مرحله خنک کردن بدن را با وارد شدن به حوضچه آب سرد یا دوش سرد انجام می دهد. هنگام غوطه ور شدن در حوضچه آب سرد باید تمام بدن زیر سطح آب سرد قرار گیرد، در غیر این صورت دو گانگی حرارت بین سر و قسمت های بدن به وجود می آید که به دلیل گرمای زیاد بدن خطراتی را در بر خواهد داشت. فرو رفتن ناگهانی در آب سرد (یا دوش گرفتن آب سرد) باعث تغییر گردش و فشار خون از سطح به عمق می شود و پیامد آن شوک لذت بخش و دلپذیر خواهد بود.
فصل هفتم کتاب در مورد رژیم غذایی است. در اول بحث ابو علی سینا به این امر اشاره می کند که : «کسی که می خواهد بهداشت را رعایت کند نباید غذا های دارویی مانند سبزی (بقول) و میوه و نظایر آن را غذای اصلی خود قرار دهد، زیرا غذاهای نرم کننده خون را می سوزانند، غذاهای غلیظ بلغم آورند و تن را سنگین میکنند.» ایشان در ادامه بحث مواد غذایی اصلی را گوشت، گندم، شیرینی، نوشابه (مایعات) میوه جات و خشکبار تقسیم بندی مینماید. همچنین مطالبی که در ادامه کتاب آورده شده شامل موقع غذا، مقدار غذا، و عده های غذا، غذا و گوارش آن است و در کل در خصوص عادات غذایی و نحوه خوردن مواد غذایی چه در تابستان و زمستان اشاراتی چند دارد. متخصصین امروزی مواد غذایی را به طور کلی در دو گروه بزرگ تحت عناوین مواد غذایی انرژی دار و مواد غذایی بدون انرژی دسته بندی می کنند.
1 - مواد غذایی انرژی دار : این گروه از مواد غذایی شامل قندها، چربی ها و پروتئین ها است.
2 - مواد غذایی بدون انرژی: این گروه از مواد غذایی شامل آب، عناصر معدنی و ویتامین ها است.
بر اولویت دادن ورزش بر تغذیه در اول مقاله توسط دانشمند بزرگ ابو علی سینا اشاره کردیم. حال در اینجا نظر متخصصین امر را در این مورد عنوان می کنیم که به طور کلی عضلات بدن در اثر عدم تحرک و فعالیت، ضعیف و ناتوان می شوند، زیرا جریان خون در حالت عدم تحرک کند شده و انساج آن در صورت مداومت به علت عدم جذب خون ضعیف می شود و در نتیجه وزن عضلات به نسبت وزن طبیعی بدن کاسته شده، قدرت و توان انجام برخی حرکات زایل می گردد. بنابراین رژیم غذایی به تنهایی قادر نیست زیانی را که در اثر بی تحرکی حاصل می شود جبران نماید. به طور کلی باید گفته شود صرفاً توجه به رژیم غذایی قادر به متناسب سازی بدن نیست و نقش ورزش را به عنوان یک عامل اساسی در ایجاد سلامت بدن و تناسب اندام، نمی توان نادیده گرفت .
فصل هشتم کتاب در مورد آب (مایعات) مطالبی آورده. ابو علی سینا در مورد آب می نویسد: «زلاترین آب برای مزاج های معتدل آبی است که به طور طبیعی به حد اعتدال سرد باشد و یا به وسیله یخ و به طور غیر مستقیم – به ویژه اگر یخ بد و ناپاکیزه باشد – سرد شده باشد. حتی اگر یخ پاک و خوب باشد صلاح نیست که آنرا در داخل نوشیدنی بیندازند، زیرا آنچه بر اثر آب شدن یخ حاصل می شود برای پی ها، اندام های تنفسی و درون بدن به طور عمومی زیان بخش است و بجز اندام های بسیار خون دار (خونگرم)، اندام های دیگر یخ را تحمل نمی کنند. اگر زیان آب یخ به سرعت آشکار نشود، به مرور زمان و در ایام پیری کنش زیان آور خود را نشان خواهد داد.» متخصصین علوم ورزشی در خصوص مصرف آب در حین فعالیت های ورزشی توصیه می کنند که بهترین نحوه نوشیدن برای بر طرف نمودن کمبود آب بدن ساعت به ساعت است، چرا که نوشیدن مایعات هنگام فعالیت ورزشی در بهبود استقامت مؤثر است. ولیکن در مورد نوشیدن آب سرد و خنک چه در هنگام فعالیت و چه بعد از فعالیت تا هنگامی که بدن گرم است توصیه می کنند که از آب سرد استفاده نشود، زیرا این عمل علاوه بر آن که می تواند در کار معده اختلال ایجاد کند به ایجاد عفونت در گلو نیز کمک مینماید.
|
او اولین ورزشکاری بود که در انتخابات شرکت کرد و به نمایندگی از مردم بابل به مجلس شورای ملی رسید. پیش از آن ورزشکاران بسیاری به پست های دولتی منصوب شده بودند، کما اینکه ارتشبد محمد خاتم ملی پوش فوتبال ایران در دهه 20 در 1334 به فرماندهی نیروی هوایی رسید و 20 سال در این سمت باقی ماند و یا ارتشبد فتح الله مین باشیان دیگر ملی پوش ایران در دهه 20 به فرماندهی نیروی زمینی ارتش رسید. حتی هادی طاووسی دروازه بان شاهین معاونت های مهم سازمان برنامه و بودجه وقت را تجربه کرد اما هیچ کدام بخت دریافت منصب از سوی مردم را نداشتند. امامعلی حبیبی اولین طلایی ایران در تاریخ بازی های المپیک بود. او در المپیک ملبورن - 1956 در وزن 67-63 کیلوگرم مدال طلای کشتی را دریافت کرد تا همراه تختی دو مدال آور طلایی این المپیک باشند. او در واقع چهره مقابل تختی به شمار می رفت. هر چه تختی مغضوب حکومت و محبوب مردم بود، او میان حکومتیان جایگاه ویژه یی داشت، اگرچه در میان مردم هم محبوب شمرده می شد. امامعلی حبیبی از این رهگذر و پس از انقلاب سفیدشاه (اصلاحات ارضی) به عنوان قشر دهقان وارد مجلس شورای ملی شد؛ مجلسی که به اعتقاد بسیاری بیشتر حالت تشریفاتی داشت. گفته می شود او تنها نماینده مجلس بود که برای دریافت حقوق پای لیست را انگشت می زد و یا در کارت ویزیت خود جمله اشتباه «امامعلی حبیبی، وکیل پایه یک مجلس» را درج کرده بود. با این حال قهرمان کشتی در دهه 40 شمسی به مجلس راه یافت و به عنوان اولین ورزشکار نام خود را ثبت کرد. اما امامعلی حبیبی آخرین تجربه مجلسی و انتخاباتی ورزشکاران در رژیم طاغوت به شمار می رود.پس از پیروزی انقلاب شرایط بسان گذشته ادامه یافت، به این ترتیب که تحصیلکردگان و افراد سرشناس ورزش به سمت های مختلف دولتی دست یافتند. دکتر غفوری فرد کشتی گیر سرشناسی نبود اما در دولت چهارم به عنوان وزیر نیرو رسید. اما شاید تنها حضور یک ورزشکار در عرصه انتخابات به مرادعلی شیرانی بازمی گردد.نفر سوم وزن 57 کیلوگرم کشتی فرنگی مسابقات جهانی 1997 - لوزان، در سال 1361 به جبهه رفت و به درجه جانبازی نائل شد. شیرانی در انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی که در تاریخ 19 فروردین 1367 برگزار شد از حوزه انتخابیه تهران نامزد شد اما نتوانست رای مورد نظر را کسب کند و به مجلس راه یابد.ادامه روند حضور ورزشکاران در انتخابات مختلف تا سال 1377 و انتخابات اولین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا متوقف شد. در این دوره امیرحسن عابدینی برای حضور در رقابت شهری تهران نام نویسی کرد. امیر عابدینی اما پیش از آنکه به عنوان بازیکن سال های پایانی دهه 40 تیم پیکان و همبازی علی پروین در یادها مانده باشد به خاطر پست های دولتی و مدیریت باشگاه پرسپولیس مطرح بود. عابدینی متولد 1327 و دارای مدرک لیسانس، پیشتر استانداری لرستان، آذربایجان شرقی و خراسان را تجربه کرده و مدتی هم در وزارت معادن و فلزات وقت مدیرعامل شرکت سهامی معادن ایران شد.با وجود این او در پوسترهای تبلیغاتی اش نقش تیم پرسپولیس را برجسته کرد زیرا می دانست بسیاری از مردم تهران امیر عابدینی بدون پرسپولیس را نمی شناسند. او در نهایت موفق شد وارد شورای شهر تهران شود.طی سال های میانی تا انتهای دهه هفتاد، جو سیاسی کشور به ورزش هم سرایت کرده بود. باشگاه پرسپولیس در انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376 از علی اکبر ناطق نوری حمایت کرد و در سوی دیگر باشگاه استقلال به سوی سیدمحمد خاتمی متمایل شد اما در این سال ها نام دو برادر به جهت حرکت ها و جبهه گیری های سیاسی شان در اذهان باقی ماند. این دو برادر در مسابقات المپیک بارسلونا در سال 1992 (1371 شمسی) دو مدال برنز در وزن های 74 و 82 کیلوگرم برای کاروان ایران به ارمغان آوردند. امیررضا در المپیک بعدی در وزن بالاتر مجدداً مدال برنز را تجدید کرد.رسول خادم متولد 1351 در مشهد. او تا پیش از آنکه تصمیم بگیرد در انتخابات دومین دوره شورای شهر تهران شرکت کند تنها تجربه مدیریت تیم های ملی کشتی را داشت. با این حال او در انتخابات دوم شورای شهر به دلیل سرشناسی اش در فهرست های مختلفی دیده می شد. او هم در فهرست کارگزاران حضور داشت و هم در فهرست آبادگران؛ دو فهرستی که در آن روزها بیشترین تبلیغات و تلاش برای راهیابی به شورای شهر را داشتند. رسول خادم در نهایت پس از رای گیری در 9 اسفند 81 با 92606 رای به عنوان نفر یازدهم وارد شورای شهر شد. اما امیررضا تجربه بیشتری از رسول داشت. او علاوه بر سمت های فنی در کشتی، ریاست فدراسیون کشتی را نیز تجربه کرد. سال 1380 او به این سمت دست یافت اما پس از حضور محسن مهرعلیزاده بر راس سازمان تربیت بدنی، به دلیل ناهماهنگی با سیستم مدیریتی وی مجبور به استعفا شد. با این حال امیررضا که در سال 1348 در مشهد به دنیا آ مده، در طول دوران قهرمانی نیز فرد با نفوذی شناخته می شد. او در انتخابات ریاست جمهوری سال 1376 از علی اکبر ناطق نوری حمایت کرد تا شایعه یی دهان به دهان شهر را پر کند که وی قول ریاست سازمان تربیت بدنی را در 28سالگی دریافت کرده است.بسیاری از افرادی که امیررضا را می شناسند او را فردی ذی نفوذ با تمایل بالا به قدرت معرفی می کنند. فردی که حتی پس از پایان دوره قهرمانی نیز نفوذ بالایی در کشتی ایران داشت. تلاش او یک سال پس از ورود رسول به شورای شهر در جهت رسیدن به مجلس شورای اسلامی برای بسیاری که او را می شناختند غیرعادی نبود؛ «یک قهرمان وقتی جایگاه ملی پیدا می کند و به ماندگاری در اذهان می رسد باید تلاش کند. قهرمان ملی مثل دستمال کاغذی نباید تاریخ مصرف داشته باشد. این تلاش برای حفظ جایگاه دلیل اصلی ورودم به انتخابات بود. من قبول نداشتم که تابلو افتخاراتم در کشتی را قاب کنم، به دیوار بزنم و از کنار آن نان بخورم. مدرک افتخارات باید در جیب گذاشته و برای ادامه حرکت از آن استفاده شود. البته پس از خروجم از فدراسیون کشتی می دانستم تنها در مقطع کوتاهی می توانم در دنیای قهرمانی بمانم. از طرفی سنم بالا رفته بود و می خواستم در جایی ورای فضای ورزشی که تا آن زمان مشغول بودم شرکت کنم و تاثیرگذار باشم. این دغدغه یی بود که همیشه داشته و دارم.»در آن دوره عده یی دلیل اصلی حضور امیررضا در انتخابات مجلس هفتم را برکناری از فدراسیون ذکر کردند. شایعه یی با این مضمون که او برای انتقام گیری از محسن مهرعلیزاده به مجلس رفت؛ «اتفاقاً این برداشت را دقیقاً به خاطر دارم. در این مورد پاسخی نمی دهم اما عملکردم در فراکسیون ورزش مجلس می تواند مشخص کننده نوع عملکرد، موضع گیری و برخورد من با سازمان تربیت بدنی باشد. از برخوردی که در آن دوره با من شد بسیار متاثرم. امروز معتقدم اگر آن اتفاق نمی افتاد نه من ضرر می کردم نه کشتی، زیرا من با تمام توانم برای کشتی تلاش می کردم.» امیررضا با تاثیر پذیرفتن از رسول در انتخابات مجلس هفتم در فهرست آبادگران حضور یافت و پس از رای گیری اول اسفندماه 1382 با حدود 700 هزار رای وارد مجلس و به عنوان رئیس فراکسیون ورزش مشغول به کار شد.جلال مرادی هم می توانست تجربه خوبی برای ورزشکاران و جامعه ورزش باشد. او در دومین دوره انتخابات شورای شهر از کرمانشاه کاندیداتوری خود را اعلام و با حد نصاب بالایی به شورای شهر کرمانشاه راه یافت و حتی به مقام ریاست شورای شهر هم رسید. تجربه های موثر حضور ورزشکاران در انتخابات اگر چه در برخی موارد مثبت بود اما در مورد علی فتح الله زاده خویی و امیر عابدینی در دور دوم انتخابات شورای شهر خوشایند نبود.نتایج این تجربه ها باعث شد بسیاری با اعلام آغاز ثبت نام سومین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا مدارک را تحویل دهند و نام خود را میان هزاران داوطلب دیگر ثبت کنند. هادی ساعی، علیرضا دبیر، مهدی محبی، نصرت ایراندوست و... دیگر چهره هایی بودند که به تازگی وارد انتخابات شدند. پیش از آغاز رسمی تبلیغات تعدادی از ورزشکاران با گروه ها و احزاب مختلف مذاکره کردند و شایعات فراوانی پیرامون حضور ساعی در فهرست اصلاح طلبان یا علیرضا دبیر در جمع اصولگرایان مطرح شد اما در نهایت ساعی در فهرست ائتلاف اصلاح طلبان جای گرفت اما علیرضا دبیر به عنوان مستقل وارد تبلیغات شد تا همچنان رسول خادم تنها ورزشکار اصولگرایان باشد.دبیر که در انتخابات ریاست فدراسیون کشتی نیز ثبت نام کرده فعالیتش را در جنوب شهر متمرکز کرده است. او که در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی با نامه وی مجوز حضور در دانشگاه را گرفت ابتدا مدرک فوق لیسانس را در دانشگاه شهید بهشتی گرفت و سپس به ادامه تحصیل تا مقطع دکترا پرداخت. پسر 30ساله کشتی اما در برابر هادی ساعی قرار دارد. تکواندوکایی که با وجود حضور در انتخابات شورای شهر، ترجیح داد به قطر برود تا در مسابقات آسیایی برای کاروان ایران مبارزه کند. او در رقابت اولش مصدوم شد تا پس از چند پیروزی کم رنگ در برابر حریف کره یی در نیمه نهایی تن به شکست دهد و به مدال برنز دست یابد.هر چند مسوولان صداوسیما در حق او تنها به دلیل حضورش در انتخابات اجحاف کردند اما این پایان نامهربانی های مسوولان نبود. مسوولانی که منتظر مدال طلای او بودند تا با فخر کنار او عکس بگیرند پس از شکست اش سالن را ترک کردند و حتی در مراسم اهدای مدال برنز به وی نیز حضور نداشتند.و این انتخابات تنها آزمونی دیگر برای مردان جامعه ورزش است که دریابند تا چه میزان مردم آنها را به عنوان نماینده در دیگر حوزه ها می پذیرند. نمایندگانی که به اعتقاد برخی از کارشناسان ورزشی تنها به دلیل محبوبیت جذب می شوند و نه تنها برش اداری بلکه تجربه کافی برای مواجهه با مسائل اجتماعی - سیاسی را نیز ندارند. |
ورزش در ایران باستان در قرون گذشته مشرق زمین، ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیشترین اولویت را به ورزش و تربیت بدنی اختصاص داده بود. در حالی که در همان زمان سایر کشورها به ورزش و تربیت بدنی توجه چندانی نداشتند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایی و سلامت بدن به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در ایجاد ارتشی سلحشور و پیروز پی برده بودند. تلاش برای حفظ مرز وبوم ایران بر اساس تعالیم زرتشت که به عنوان سرزمین مقدس نامیده شده است و نیز میل به کشور گشایی و تسخیر سرزمین های مجاور ایجاب می کرد که جوانان از آموزش های نظامی منظمی که پایه و اساس آن ورزش و تربیت بدنی بود برخوردار شوند. در حقیقت برنامه آموزش نظامی بسیاری از جوانان به مهارت های بدنی و قوای جسمانی محدود می شد تا بتوانند ویژگی های لازم یک سرباز خوب و شایسته را بدست آورند. در مجموع، آموزش و پرورش فرزندان جامعه ایران باستان- و در مواردی فرزندان طبقه اعیان و شاهزادگان- تقریباً به روی تربیت بدنی متمرکز می شد و آن هم با توجه به اهداف نظامی شکل می گرفت. بدین تربیت کودکان تا هفت سالگی زیر نظر مادران پرورش می یافتند. سپس پسران در هفت سالگی تحصیلات رسمی خود را آغاز می کردند و از همان هنگام رسماً متعلق به کشور شناخته می شدند و تا سن پانزده سالگی به آموختن فنون نظامی مشغول بودند. این افراد از سن پانزده سالگی، خدمت در ارتش را شروع می کردند و تا پنجاه سالگی همچنان به عنوان عضو رسمی ارتش در خدمت باقی می ماندند. به روایت هرودوت، فرزندان طبقه اشراف و اعیان و شاهزادگان تا20 سالگی به تحصیل ادامه می دادند و برای فرماندهی سپاه و حکمرانی و دادرسی آماده می شدند. این نوع آموزش در تاریخ تعلیم و تربیت، نخستین نمونه کنترل آموزشی و پرورشی به وسیله دولت است که برای هدفی خاص- که در آن زمان عبارت بود از حفظ قدرت و عظمت کشور- صورت گرفته است. بنابر آنچه گفته شد برنامه های تربیت بدنی بیشتر به آماده سازی جوانان برای جنگهای احتمالی اختصاص یافته بود. هرودوت مورخ مشهور یونانی می نویسد: ایرانیان از5 سالگی تا20 سالگی سه چیز را می آموختند: 1- سوارکاری 2- کمانداری (تیراندازی) 3- راستگویی. اسب سواری: ایرانیان عهد باستان دلبستگی زیادی به اسب داشتند و این موجود را عضو خانواده خود می پنداشتند و به هنگام نیایش برای اسب نیز مانند سایر اعضای خانواده خود دعا می کردند. اهمیت اسب در زندگی مردم ایران باستان چنان بوده است که نام بسیاری از سلاطین نامدار با کلمه اسب ترکیب یافته بود. مانند لهر اسب (اسب تندرو) تهماسب (دارنده اسب زورمند) و ارجاست (دارنده اسب با ارج). تیراندازی: پس از آموزش اسب سواری، تعلیم تیراندازی و شکار آغاز می شد. کمان بلند و تیرهایی ساخته شده از نی و نیزه کوتاه جزو وسایل شکار و تیراندازی ایرانیان بود. در مورد آموختن تیراندازی و شکار به کودکان در شاهنامه سخن بسیار رفته است و از مهارت بهرام گور در تیراندازی، داستانهای شگفت انگیزی نقل شده است. چوگان بازی: یکی دیگر از برنامه های تربیت بدنی در ایران باستان بازی چوگان است که ایرانیان آنرا ابداع کردند. کودکان پیاده و جوانان سوار بر اسب به بازی چوگان می پرداختند و بدان عشق می ورزیدند. بازی کریکت انگلیسی و گلف که امروزه از ورزشهای متداول و پرطرفدار در سراسر دنیا هستند، برگرفته از بازی چوگان ایرانی است. شنا: از دیگر برنامه های با اهمیت ورزشی در ایران باستان تعلیم شنا به کودکان بود. شنا در نهرها و رودخانه ها آموزش داده می شد و این آموزش با هدف نظامی صورت می پذیرفت. به روایت استرابون ایرانیان به کودکان خود گذشتن از نهرها و رودخانه ها را بدون تر شدن سلاح و جامه آموزش می دادند.
مقام پهلوانی در ایران باستان از اهمیت خاصی برخوردار بود. برای رسیدن به مقام پهلوانی علاوه بر مهارت در فنون شکار سوار کاری، تیراندازی و کشتی، برخورداری از سجایای اخلاقی مانند جوانمردی، شجاعت، بزرگواری و معرفت نیز لازم بود. پهلوانان کشور در هنگام صلح در مقام پهلوان و در هنگام جنگ از جمله سرداران سپاه بودند. | ||